۱۳۹۰ شهریور ۱, سه‌شنبه

فیلم اعترافات استاد طاهری، با هدف ایجاد رعب و وحشت برای عرفان حلقه

سابقه جمهوری اسلامی در اخذ و پخش اعترافات متهمان حوزه‌های مختلف به حدی خراب است که این روزها و به خصوص بعد از اتفاقات بعد از انتخابات 1388 کمتر کسی نیاز به روشنگری در بی اعتبار بودن این گونه اعترافات دارد. حکومتی که از همان اوان شکل‌گیری آیت الله شریعتمداری را به ضرب سیلی وادار به اعتراف علیه خود کرد، حکومتی که نزدیکان رهبری (آیت الله العظمی منتظری) و یکی از تئوریسین های اصلی ولایت فقیه را از اعتراف‌گیری بر علیه خود بی نصیب نگذاشت، حکومتی که در برنامه هویت، به همین شیوه اعترافات عده‌ای از آزادی خواهان یک مملکت را پخش کرد، حکومتی که چند سال بعد سازندگان اصلی همان برنامه هویت را به زیر شکنجه برد و با شدید‌ترین و وحشیانه‌ترین شیوه‌ها و رکیک‌ترین توهین‌ها رفیق‌ترین رفقای سابق خود را به اعتراف علیه خود وادار کرد، حکومتی که با تشکیل دادگاه‌های نمایشی بعد از انتخابات 1388 جمعی از رفقای سابق و مخالفان کنونی خود را به آن شکل که همگان می دانیم به مسلخ کشاند، این حکومت برای فرونشاندن شوری کیهانی که به قلب حقیقت‌جویان عرفان حلقه افکنده شده و برای سایه انداختن بر نوری که بر تاریک‌راه‌های دین خبیث ابداعی ولایت فقیه تابانده شده، بدون شک از استفاده از هرگونه فشاری برای گرفتن اعترافات مشابه از استاد طاهری و دوستان او کوتاهی نخواهد کرد.
در مبارزه، مهمترین موضوع فهم آن چیزی است که در ذهن طرف مقابل است. اگر بدانیم دشمن به چه می‌اندیشد، خواسته او چیست، و راهبرد او برای دستیابی به آن خواسته چیست، بهتر می‌توانیم واکنش متناسب را اختیار و بر اساس آن اقدام کنیم. غیر از این، مثال آن کسی است که حریفش قصد زدن گردن او را کرده بود و او در پی حفظ جیب خود از شر جیب برها بود.
بخشی از واکنش به فیلم اعترافات استاد به خوبی و به شکل درخشنده‌ای انجام شده است. استاد در اعترافات از مدرک نداشتن خود می‌گوید، بلافاصله گزارش مربوط به دکترای افتخاری استاد که اتفاقا از همین صدا و سیمای ولایت فقیه پخش شده است منتشر می‌شود. استاد در اعترافات از معلوم شدن این واقعیت! برای خودش که فعالیت عرفان حلقه نامشروع و غیرقانونی است سخن می‌گوید، همراهان او در بیرون از زندان فیلم و دستنوشته ایشان را منتشر می‌کنند که در آن ایشان از بی اعتبار بودن هرگونه اعترافی که از ایشان در خصوص شیطانی بودن و انحرافی بودن انحراف حلقه منتشر شود سخن می‌گویند. فیلمی که با هوشیاری و در زمان بروز نشانه‌های برخورد شدید با ایشان ضبط شده و برای چنین روزی کنار گذاشته شده است. در همین فیلم نکته قابل توجه، نگاه ایثارگرانه استاد در تداوم راه عرفان حلقه است. در شرایطی که ایشان می‌توانند با بالا رفتن احتمال برخورد با ایشان، خود را کنار بکشند و گوشه آرامش خود را بر آینده سخت دنبال کردن مسیر عرفان حلقه ترجیح دهند، با فراست چنین فیلمی را ضبط کرده و همراهان را بر تداوم حرکت تشویق می‌کنند، و به این شکل در راه هدف بر حق خود فشار مضاعفی را نیز در درون زندان برای خود به جان می‌خرند.
تجربه بیش از نیم قرن از استفاده از این گونه اعترافات بی اعتبار بودن آن‌ها را به دفعات به اثبات رسانده است. دادگاه‌های نمایشی استالین، هرچند در ابتدا حتی نخبگان غرب را نیز به اشتباه انداخت اما بلافاصله بعد از مرگ استالین، ‌مدارک دروغین بودن و تحت فشار و شکنجه بودن معترفین منتشر و اسناد واقعیت نداشتن آن‌ها به حدی منتشر گردید که عبارات اعترافات استالینی، فیلم های استالینی و دادگاههای استالینی از مفاهیم  بازمانده از آن زمان است و اکنون قفسه هایی از کتابخانه ها و بخشی از تاریخ سینما را در سراسر جهان به خود اختصاص داده است.
تجربه‌های سیاه همین حکومت جمهوری اسلامی نیز اکنون به حدی رسیده است که حتی بدون واکنش‌های افشاگرانه هواداران استاد نیز، همگان بر غیرواقعی بودن اعترافاتی که در درون زندان ضبط و منتشر می‌شود واقفند. این نکته‌ای نیست که حکومت متوجه آن نباشد. نوع تدوین و عباراتی که بازجویان و تهیه کنندگان فیلم اصرار داشته‌اند در اعترافات موجود باشد گواه آنست که هدف اصلی حکومت از این اقدام نه بی اعتبار کردن عرفان حلقه و رهبر آن، که ایجاد رعب و وحشت و اصرار بر متوقف کردن این حرکت از این طریق است.
زمانی که هدف تخریب شخصی از طریق اعترافات باشد، کما این که در بسیاری اعترافات از این دست می‌بینیم، اصرار بر طبیعی بودن فضا و اختیاری بودن این اعترافات است. شخص را در اتاقی مبله قرار می دهند، با لباس‌های رسمی و سر و وضع مناسب. گویی شخص در محیطی آرام و دوستانه در حال بیان دیدگاه‌های جدید خویش است. شاخص‌ترین از این نمونه، اعترافات علی افشاری است. دستگاه امنیتی حکومت ولایت فقیه از این گونه استودیو‌های خانه نما برای ضبط چنین برنامه هایی به وفور در اختیار دارد.
اما در مثال کنونی، تعمداً استاد طاهری را با سر و وضع آشفته و با صدایی لرزان، با لباس زندان و از همه مهم‌تر درجایی شبیه اتاق بازجویی و در شرایطی که صدای ایشان نیز اکو می‌شود به پای فیلم اعترافات کشانده‌اند. این مشابه همان فضایی است که متهمان پرونده قتل‌های زنجیره‌ای در آن بازجویی پس می‌دهند و فیلم آن در سطح اینترنت موجود است. نکته مهم، تعمد تدوین‌گر فیلم در دیده شدن چهره استاد، علی‌رغم قصد ظاهری بر پوشیده ماندن چهره اوست. به طور مشخص تاکیدی بر مشابهت فضایی که سرکار خانم دکتر ویدا پیر‌زاده در آن در حال بیان اعترافات است، با فضایی که در آن همسر سعید امامی در حال شکنجه شدن و توامان بازجویی پس دادن است وجود دارد. آیا نباید گمان ببریم که تهیه کنندگان این فیلم که بدون شک استادان صحنه سازی‌های اینچنینی هستند، قصدی از ترتیب دادن این صحنه‌ها دارند؟
موضوع دیگر محتویات این اعترافات است. استاد در درون زندان پی به ضد امنیتی بودن عرفان حلقه برده‌اند! و مکررا همه اعتراف کنندگان اصرار بر تعطیل شدن این جریان دارند.
طرف مقابل هدفش روشن است. اینان فهمیده‌اند که همراهان حلقه محال است به اتهام انحرافی بودن تعالیم استاد وقعی بنهند، آن‌ها می‌دانند که همه مردم از وضعیت داخل بازداشت‌گاه‌ها مطلعند و می‌دانند این گونه حرف‌ها حرف دل گویندگان نیست. اینان با این خیمه شب بازی، در صدد ایجاد رعب در همراهان و متوقف کردن این حرکت از این طریق هستند.
حال اگر هراهان حلقه، به هر دلیل و توجیهی فعالیت خود را متوقف کنند و یا مرعوب این صحنه سازی‌ها شوند، در واقع در حال انجام همان کاری هستند که دشمن ما از ما می‌خواهد. گویی ما می‌دانیم که شمشیر در حال فرود آمدن بر فرق سر ماست، ما نیز سر خود را زیر آن قرار دهیم.
واکنش مناسب‌تر فهم شرایط طرف مقابل است. اکنون همه نشانه‌ها گواه بر آن است که حریف بر خلاف تبلیغات ظاهری و ابراز قدرت‌های اینچنینی از عرفان حلقه هراسان است. چند روزی نیست که این جریان را در فهرست پرطرفدارترین فرقه‌!‌های داخل کشور قرار داده‌اند. حکومت به ضرب و زور تبلیغ، مداوما اصرار بر قدرت نمایی و رجز خوانی بر علیه عرفان حلقه دارد که این نمونه آخر هم در راستای همین تلاش است، اما همزمان هراس واقعی خود را از عرفان حلقه به همین طریق و طرق دیگر نشان می‌دهد.
بجاست که ما نقطه قوت خود را بشناسیم و در دام نقطه ضعفی که حکومت برای ما صحنه سازی کرده است نیفتیم. عرفان حلقه بایستی با شدت هر چه بیشتر گسترش پیدا کند و البته شیوه‌های گسترش می‌توانند به تناسب شرایط تغییر یافته و بهینه سازی شوند تا همزمان در دام نقطه قوت حکومت (یعنی گرفتار شدن به داغ و درفش) نیفتد.
حکومت به شدت از رسانه‌ای شدن این گونه موضوعات هراسناک است. فیلم اعترافات اخیر، بهترین مدرک برای قرار دادن اسم استاد طاهری در فهرست قربانیان نقض حقوق بشر است (با توجه به تعیین گزارشگر ویژه این امر از طرف سازمان ملل) که اگر چنین شود، همواره شمشیر ما بر بالای سر سرکوب‌کنندگان عرفان حلقه خواهد بود.
در این راستا (در کنار سایر اقداماتی که در دست اجراست) جزواتی آموزشی در حال گردآوری است که به زودی منتشر خواهد گردید.
میثم از هم‌رزمان سلمان فارسی

۱۳۹۰ مرداد ۲۵, سه‌شنبه

بیش از چهل عنوان کتاب افشاگرانه در نقد فرقه مخوف ولایت فقیه


مبارزان سبز ایران 
با محوریت قرار دادن روشهای مبارزه خاموش دومین مجموعه ازتولیدات خود را به همه ی آزادی خواهان ایران وجهان تقدیم
می کند. اين آثار  مطابق جدول زماني در اختيار علاقمندان قرار خواهد گرفت.
معرفی فرقه مخوف ولایت در آینه جهل کتاب افشاگرانه را از اینجا دانلود کنید.

مجموعه نامه های سرگشاده به علی خامنه ای ( قسمت دوم)


بسمه تعالي


بني آدم اعضاي يكديگرند                       كه در آفرينش زيك گوهرند
                            چو عضوي بدرد آورد روزگار                    دگر عضوها را نماند قرار
هموطن من و تو پاره اي از پیکره آدمیت و عضوی از جامعه بشريت هستيم، پس نمی‌توانیم که از یکديگر جدا باشیم و همچون بيگانه‌ها از کنار هم بگذریم. در این ماههایی که بر ملت ایران گذشت عزيزترین غمخواران این ملت همچنان در زندان‌هاي ولايت فقيه هر یک به اتهامی و تهمتی و جرمی ناکرده تحت فشار، زیر شكنجه و در معرض مظالم روزافزون قرار داشتند. حال کمترین دين ما نسبت به همه آزادي خواهان و مبارزان و شهيدان ايران این است شعارهایی پرمعنا و کوبنده و مطالبی افشاگر و آگاه کننده در همه جا منتشر کنیم و در این کار مداومت کنیم و استوار بمانیم چرا که این كمترين وظيفه ما در برابر کسانی است که ماهها و سالهایی از عمر نازنین خود را در زندانهای دیکتاتوري ولايت فقيه محبوس و در حال رنج کشیدن هستند، چرا که می‌خواهند من و شما از نعمت آزادی رأی و اندیشه برخوردار باشیم. این کار کمترین ادای دین در حق هزاران شهیدی است که ولی امر خودخوانده؛ خامنه ای ظالم، به کردار و به گفتار خود در حال پایمال کردن خون آنان است. همۀ آنها بخاطر آزادی جنگیدند، جنگی که بخاطر سعادت و بهروزی مردم و نجات آنان از ظلم و استبداد شاه  و سپس صدام رخ داد.
مجموعه نامه های سرگشاده به علی خامنه ای  ( قسمت دوم) را از اینجا دانلود کنید.

مجموعه نامه های سرگشاده به علی خامنه ای ( قسمت اول)


بسمه تعالي


بني آدم اعضاي يكديگرند                       كه در آفرينش زيك گوهرند
                            چو عضوي بدرد آورد روزگار                    دگر عضوها را نماند قرار
هموطن من و تو پاره اي از پیکره آدمیت و عضوی از جامعه بشريت هستيم، پس نمی‌توانیم که از یکديگر جدا باشیم و همچون بيگانه‌ها از کنار هم بگذریم. در این ماههایی که بر ملت ایران گذشت عزيزترین غمخواران این ملت همچنان در زندان‌هاي ولايت فقيه هر یک به اتهامی و تهمتی و جرمی ناکرده تحت فشار، زیر شكنجه و در معرض مظالم روزافزون قرار داشتند. حال کمترین دين ما نسبت به همه آزادي خواهان و مبارزان و شهيدان ايران این است شعارهایی پرمعنا و کوبنده و مطالبی افشاگر و آگاه کننده در همه جا منتشر کنیم و در این کار مداومت کنیم و استوار بمانیم چرا که این كمترين وظيفه ما در برابر کسانی است که ماهها و سالهایی از عمر نازنین خود را در زندانهای دیکتاتوري ولايت فقيه محبوس و در حال رنج کشیدن هستند، چرا که می‌خواهند من و شما از نعمت آزادی رأی و اندیشه برخوردار باشیم. این کار کمترین ادای دین در حق هزاران شهیدی است که ولی امر خودخوانده؛ خامنه ای ظالم، به کردار و به گفتار خود در حال پایمال کردن خون آنان است. همۀ آنها بخاطر آزادی جنگیدند، جنگی که بخاطر سعادت و بهروزی مردم و نجات آنان از ظلم و استبداد شاه  و سپس صدام رخ داد.
 مجموعه نامه های سرگشاده به علی خامنه ای (قسمت اول) را از اینجا دانلود کنید.

۱۳۹۰ مرداد ۲۰, پنجشنبه

جوابِ های هوی است

 جوابیه‌ای دیگر به اتهامات واهی و اهانت‌های وقیحانه علیه استاد محمد علی طاهری

لینک دانلود

جوابیه به اطلاعات سپاه، بیت رهبری و آقای خامنه ای

 ین ماجرا از آنجا آغاز شد که یکی از پایگاههای اطلاعات سپاه به اسم"پایگاه تخصصی عرفانهای کاذب ایران اسلامی"از یک بازی تکراری و یک رویه منسوخ و آسمان و ریسمان را بهم آمیختن بطور شتابزده رونمائی کرد که آخ و افسوس و وااسفا که رهبری مظلوم است و دشمنان رهبری ظالم هستند (مظلوم نمایی یکی از معروف ترین حقه های خامنه ای کذاب ) و برای کلید زدن باز هم پاره ای از یک تصویر را برید و بعنوان دلیل حرف خود نقل کرد. اما ادامه ماجرا
لینک دانلود


جنایات سازمان امنیتی رسانه ملی علیه طاهری و مکافات خامنه ای


در اسفند ماه سال 1386 گروهی سازمان یافته و پنهان در نهادهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، با سوء استفاده از رسانه ملی جام جم اقدام به نشر شایعه پراکنی و ایراد اکاذیب و اتهامات بی اساس علیه آموزه های فرادرمانی و بنیانگذار طب های مکمل فرادرمانی و سایمنتولوژی نمودند. این عمل غیر مستند و غیر اخلاقی و غیر اسلامی، به سرعت مورد انتقاد شدید دانش پژوهان و محققان این رشته معرفتی و علمی تجربی قرار گرفت.
  از آن تاریخ تا کنون به استناد چهار مرحله اقدامات کاملا مغرضانه ، یکسویه و تهدید آمیز توسط گروه مشکوک یاد شده، نشر پی در پی مطالبی سراسر اتهام و توهین و افترا علیه عرفان حلقه ، دانش پژوهان و شخص موسس آن، به اشکال مختلف و با سوء استفاده از امکانات و تسهیلات متعلق به بیت المال و نظام اسلامی ، تداوم داده شد.
و اما جناب آقای  ضرغامی ریاست دروغگوترین و حقه بازترین  رسانه ملی  شناخته شده در دنیای امروز ( به گواه  اکثر کارشناسان رسانه در سطح جهان) 

بسم الله الرحمن الرحیم

  إِنَّ الَّذِينَ جَاؤُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ (نور-11)
  مسلّماً کسانى که آن تهمت عظيم را عنوان کردند گروهى (متشکّل و توطئه‏گر) از شما بودند؛ امّا گمان نکنيد اين ماجرا براى شما بد است، بلکه خير شما در آن است؛ آنها هر کدام سهم خود را از اين گناهى که مرتکب شدند دارند؛ و از آنان کسى که بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظيمى براى اوست!
سكوت در اين زمان ظلم به خود، هستي و استاد عزيزمان مي باشد . . .
بترس از خدا آقای ضرغامی ولی همه دانسته اند تو از خدا ترس نداری که اگر می ترسیدی به این همه ظلم وستم درحق آزادی خواهان و آزاد اندیشان و خانوادۀ آنها راضی نمی شدی. از خدا نمی ترسی که اگر از خدا هراس داشتی  مسوولیت و در واقع مزدوری وگماشتگی وجیره خواری صدا وسیما را بر عهده نمی گرفتی که تمامی رسانه های بین المللی آن را دروغگو ترین رسانۀ فعلی دنیا دانسته و تنها قابل قیاس با رسانۀ صدام وهیتلر می دانند. با کدام تعریفِ آدمیت و انسانیت کار شما تطبیق دارد؟ پس كجاست آن اخلاق و ديني كه بیش از همه مدعي آن هستيد؟ مگر خدا ناظر بر کار شما نیست؟ این تقوای الهی است یا تقوای شیطانی؟ حتی برای یک بار هم که شده به  فطرت خود باز گردید، اگر شرم و شرافت داشتید به تریبون و حربه ای برای پیشبرد پروژه های شیطانی و بلندگوی ولایت کذاّب فقیه مبدل نمی شدید. بیچاره زنی که تو را همسر و فرزندی که تو را پدر خود بداند. تو از خدا نمی ترسی؟ بر علیه  همۀ مخالفان ولایت فقیه فیلم تحریف می کنی، تهمت کذب می زنی، فیلم ها را قطعه قطعه و جابه جا می کنی و آسمان را به ریسمان می آمیزی تا در پروژۀ تخریب و بایکوت شخصیت افراد موثر در ارتقاء معنویت و بینش جامعه، خودی به دیکتاتور نشان دهی و آنطور که وزیر اطلاعات، رئیس دزدان وشکنجه گران گفت لبخندی بر لبانش آوری. غافل از آنکه دورۀ طولانی مدت ظاهر فریبی و شایعه سازی و اتهام زنی و دروغ پردازی در پوشش معنویت، برای اغواگری توسط شبکه های منفی ولشگریان شیطان که مستتر در لباس های مقدس و چهره های ظاهر الصلاح و متظاهر به عبادات ظاهر گرایانه هستند، به کلی در حال پایان یافتن است. چه باک که از خدا نمی ترسی چون بندگان خدا به تو و ارباب تو، آن ولایت کذاب فقیه، دروغگوی بزرگ، حقه باز مشهور، جنایت کار معاصر و صدام یزید ثانی تو نشان  می دهند که یک من شیر چند کیلو کره دارد.
این دروغ ها و تهمتها، روزي برای همگان افشا و گسسته خواهد شد. اما آیا شما تاب رو به رو شدن با آنچه بر دیگری پسندیدید را بر خود دارید فردا و بسیار فرداهای دیگر به زودی از راه می رسند. اگر فردا در تهران و اقصی نقاط ایران و دنیا فیلم های پورنو گرافی حول انگیزی دیدید که به اسم زنان و دختران و عروس های ارباب تو اسم گذاری وصدا گذاری شده اند آیا به یاد ظلم ها، جنایت ها، نامردی ها، خیانت وخباثت های خود و آقا یزید می افتید؟ اگر عکس های برگرفته از این فیلم های آمیخته به خانواده را در اینترنت و نقاط مختلف کشور رویت کردید، آیا به یاد بی شرمی ها، بی شرافتی، ترفندها و حقه ها و مکرهای گوناگون شیطانی خودتان می افتید؟ شما از استاد نازنین و معظم در حالیکه در زندان است و هیچگونه دفاعی از خود در برابر اظهارات و ادعاهای شما نمی تواند بکند فیلم تحریف شده پخش می کنید. فیلمی که به امر ولایت مطلق فقیه از کامپیوتر ایشان و در واقع از حریم خصوصی ایشان بیرون آمده است. نمی هراسید که ما هم با فیلم های سخنرانی ولی امر خودخوانده و دیکتاتور دروغگوی فقیه شما که همۀ فیلم های سخنرانی او به سهولت قابل تهیه بود همین کار را بکنیم. بترس چون همین کار را کرده ایم و سخنرانی های او را با همان تکنیک صدا وسیمای دروغگو ویرایش کرده ایم و در همه جا پخش می کنیم تا بدانی یک من شیر چند کیلو کره دارد. بنا به دستور دیکتاتور جنایتکار اسلامی وارد منزل استاد نازنین ما شدید ازکامپیوتر شخصی ایشان چند قطعه فیلم بیرون کشیدید و به تحریفش پرداختید و منتشر کردید خوب ما هم کم ماهر نیستیم و یاد گرفته ایم و یاد می گیریم. آیا تهیۀ  فیلم اعترافات  فرمایشی از دیکتاتور اسلامی دور از توقعات شماست؟ فقط یک دست لباس ملایی و رمالی می خواست و اندکی گریم. پیشاپیش حدس بزنید که از این فیلم چه استقبال بی سابقه ای در ایران وجهان می شود. اقای ضرغامی شما تنها نیستید مجتبی و گروهان تحت امر مجتبی هم با شما هستند. محمدی گلپایگانی-  کلانتری- میثم ومصطفی وجواد خامنه ای- مصباح و آن تمساح زاده اش- طائب- پناهیان- اژه ای- دولت آبادی- قاسمی- داود رنجبران- رهبر -  اسماعلیل منصوری لاریجانی – تاج الدینی و تعدادی هم میکروب که  نمی دانیم چند نفرش اسم مستعار است:  علی قهرمانی – مژگان امر الهی-  محمد صادق زمانی –  رشیدی -رضا صبور- محمد جواد ادبی – علی فلاح رفیع-  محمود رضا قاسمی –  فاطمه مغیثی – اسد الله تبار – بهرام روشن منش – محمد صابری – مصطفی قانعی – اسدی – هدیه قاجار- شراره معقولی-  محمدی ومشکاتی - حمید رضا مظاهری سیف-  میر حمید موسوی – سید محمد آذربخش. بی شک هرکاری که با این مزدوران گمنام و قلم بدستان خائن بکنیم بخش اعظم آن برای مجتبی، مصطفی، جواد و مسعود وصدام یزید خامنه ای است. اگر دربارۀ زن وخواهر و دختران آقا صدام بگوییم یا فتوشاپ کنیم یا به در ودیوار بچسبانیم این خائنان کفتارصفت را هم از یاد نخواهیم برد. شما به زعم خودتان فیلم استاد را از صدا وسیما پخش کردید و به زعم خود با ادلۀ محکم استاد نازنین و معظم را محکوم و بی آبرو کردید، عرفان کیهانی را عرفان شیطانی خواندید و مسائل حل شد!  به خیال خودتان موفق شدید او را به نام جن گیر ملقب کنید. به خیال خودتان در شایعه سازی برای او توفیقی به دست آوردید. زهی خیال باطل بچرخ تا بچرخیم. ببینید چه کسی قدرت بی آبرو ساختن را دارد. با همان تشعشعات دفاعی که مورد تمسخر شما است سرجایتان می نشانیم. فیلم های پورنوگرافی خانواده ها و اربابانتان را که دیدید بیندیشید که یک من شیر چقدر کره دارد. فیلم بازسازی شدۀ اعترافات ولایت کذّاب فقیه وخانواده اش را ببینید  و بیندیشید به اینکه یک من شیر چقدر کره دارد.
عمار یاسر با همکاری مالک اشتر
از هم رزمان سلمان فارسی
5 مرداد 1390
تا استاد در زندان است      
یزید موشک باران است
http://msabziran.blogspot.com/

آیا باید از استاد محمد علی طاهری دفاع کنیم؟


مبارزان سبز ایران                                                 
بسم الله الرحمن الرحیم

 مصاحبه کننده : آیا باید از استاد  محمد علی طاهری دفاع کنیم؟
پاسخ : من خودم را درحدی نمی بینم که بخواهم تعیین تکلیف کنم که باید از استاد دفاع کنیم یا نکنیم و درحدی هم نمی بینم که بخواهم برای بقیه تعیین تکلیف کنم به همین علت شما را به سخنان گهربار  استاد معظم و عزیزمان ارجاع می دهم.
« بهتر است اول بپرسید از حق باید دفاع کنیم؟  باید توجه داشته باشیم که ما همه در ظلمت و جهل زاده شده ایم و ممکن است در هر لحظه یا از گروه ظالمین باشیم و یا مظلومین؛ در صورتی که رسالت ما حکم می کند نه ظالم باشیم و نه مظلوم جهان دو قطبی است و ما یا راه تسلیم در برابر حق و مسلمانی را دنبال می­کنیم و یا راه طغیان در مقابل حق و طاغوت بودن را؛ راه سومی وجود ندارد. در طول تاریخ خیلی­ها به دلیل ظلم گریه کرده­اند؛ اما با گریه کاری در زمینه ظلم ستیزی انجام نداده­اند. تازه در اثر غصه بیمار شده­اند که این ظلم ثانویه است. احساسی که انگیزه اقدام علیه ظلم می­شود، احساس انسانیت است که در درون ما نهفته است. انسان این میل به ظلم ستیزی و حق طلبی را در خودش دارد. منافع بعضی افراد ایجاب می­کند روی آن پا بگذارند؛ اما بعضی­ها هم به آن اجازه شکوفایی میدهند.
 وقتی با ظلمی روبرو می­شویم، برخورد با این ظلم یا سکوت ما و به طور کلی واکنش ما یا در جهت صواب است یا در جهت گناه. «کلکم راع و کلکم مسئول». همه در قبال تن واحده که عرفان از زاویه خاص خودش به آن نگاه می­کند، مسئولیت داریم. به هر چیز و هر کسی که ظلم شود، به این تن واحد و در واقع به خود ما ظلم شده است. لذا این ظلم ستیزی به عنوان یک صواب در رابطه با تن واحده تعریف شده است. سکوت و اغماض گناه محسوب می­شود و اگر اغماض شود، از کمال دور می­شویم. چون سکوت ما ظلم به تن واحده است. بنابراین، در این خصوص با تعریف دقیقی که از صواب و  گناه داریم، نمی­توانیم چشممان را روی هم بگذاریم.
تـا هسـت غم خودت نبخشایندت       تـا بـا تـو، تـو هســت هیــچ ننمایندت
تـا از خود و هر دو کون فارغ نشوی       این در مزن ای خواجه که نگشایندت

رفع ظلم و ایجاد عدالت به دو صورت امکان پذیر است؛ یکی این که با دستیابی انسان ها به درک و آگاهی، عدالت به خودی خود و به عنوان پیامد آن آگاهی در هستی محقق شود که در اینصورت ارزشمند و ماندگار خواهد بود. دعوت هایی مانند ندای "هل من ناصر ینصرنی" امام حسین(ع)، یکی از بارز ترین شاخص های ظلم ستیزی در طول تاریخ است که کسانی به آن پاسخ گفته اند که به آگاهی لازم رسیده اند. این دعوت عاری از معنا و مفهوم استیصال، و تنها برای ایجاد آخرین فرصت برای به خود آمدن و اندیشیدن است؛ فرصتی برای تفکر درباره کمال خود و برای تصمیم گیری درباره رفع ظلم و ایجاد عدالت که رابطه تنگاتنگ با کمال دارد. این پیام که "آیا کسی هست که من را یاری کند؟" سمبل  "ظلم ستیزی" و  "حق طلبی" و یک پیام ماندگار در تاریخ است که علی رغم گذشت قرنها از آن، هنوز هم باقی و تاثیر گذار است. این پیام در تاریخ ثبت شده است تا ما ظلم ستیزی را به درستی معنا کنیم.
راه دیگر این است که پیاده شدن عدالت، متکی به یک عامل جبری از بیرون باشد که طبیعتاً این عدالت جبری و وابسته به عامل زور،...اما برخوردهای احساسی هم به کار نمی اید با مدیریت بحران است که انسان می­تواند در مبارزه­ای وارد شود و آن را به ثمر برساند. کسی که با دیدن ظلم به سر و صورت خودش می­زند و داد و فغان سر می­دهد، مشکلی را حل نمی­کند و آشفتگی احساسی او به درد کسی نمی­خورد. ما باید تسلط داشته باشیم و ببینیم در کوتاهترین زمان چه کاری می­توانیم انجام بدهیم. آشفتگی احساسی باعث میشود نتوانیم از عقلمان استفاده کنیم و به کسی کمکی برسانیم.»

و اکنون دربارۀ شرایط امروز و ظلم هایی که بر استاد عزیز ما می شود، به حکم وفاداری باید از ایشان دفاع کنیم به حکم انسانیت و معرفت و شرافت باید از ایشان دفاع کنیم. اما از منظر نهادهای امنیتی که ملغمه ای هستند از دروغ، خیانت ، خباثت و نیرنگ و حقه نباید وارد فاز دفاعی شویم. روحانیت ظاهر الصلاح و برتری طلب از ما خواسته است که دفاع نکنیم، روحانیتی که برای جهان امروز مظهر فساد و گمراهی است. انتخاب مسیر دست ماست. بخواهیم دفاع کنیم یا بی تفاوت باشیم و وانمود کنیم اتفاقی نیفتاده و همه چیز هم خودش درست می شود که در اینصورت مسئولیتمان ساقط نمی شود و در پیشگاه الهی مدیون خواهیم ماند. ما نباید منتظر یکدیگر بمانیم که چه کسی زودتر شروع می کند. همانطور که استاد می فرماید
یکی از ترفندهای شیطان در رابطه با دفع ظلم، فریب ذهن بشر با تفکری است که می توانیم به آن "قهرمان جویی" گوییم. بدین معنی که انسان را بدون آن که در جهت رسیدن به حق خود اقدامی کند، در انتظار قهرمانی می گذارد که حق او را از ظالم بگیرد و این امر همواره بشر را نسبت به احقاق حقش بی تفاوت کرده است. در نتیجه او از اندیشه رسیدن به سطحی از زندگی که در آن، جامعه انسانی چنان برخوردار از آگاهی باشد که حقّی پایمال نشود و به دلیل احترام به تجلیات الهی، تمایلی به ظلم وجود نداشته باشد، باز داشته شده است. بنابر این، شمشیر نجات بخش بشر "شمشیر آگاهی" است که گردن "جهل" را می زند نه شمشیر آهنی. زیرا مشکل بشر، مشکل جهالت است.

مصاحبه کننده: عده ای به خاطر ترس یا توجیه هم که شده می گویند  ما در برابر آموز ه هایی که آموخته ایم  مبلغ آن را هم پرداخت کرده ایم و قدرشناسی خود را بجای آورده ایم. آیا پرداخت شهریه واقعاً جای قدرشناسی و قیمت آموزه ها را می گیرد؟
اولا اگر استاد از فراگیران هزینه متعارف دوره های آموزشی را نمی گرفت یا هر استادی اگر بدون هیچ قیمتی کار کند چطور باید گذران زندگی کند. پول آب، برق، گاز، غذا، بنزین و خرج و مخارج سرسام آوری که همه می دانیم. ایشان که عمدۀ وقت مفیدش را برای آموزش های فرادرمانی و کمک به التیام آلام و بیماری های مردم گذاشته بود اگر شهریه ای دریافت نمی شد چگونه باید مخارج زندگی خودشان و دست اندرکاران را تهیه می کردند. آیا به این علت که اساتید ما در دانشگاه حقوق می گرفتند دیگر استادان ما نبودند و اگر مسئله ای برایشان پیش می آمد ما بی تفاوت بودیم؟ آیا این انصاف است که گفته شود چون وجهی در برابر آموزش ها دریافت شده بنابراین ما دین خود را پرداخت کرده ایم. ارزش آموزه های سراسر پر منفعت استاد به مراتب بیشتراز شهریه هایی بوده که فراگیران مشتاق برای ترم های آموزشی  پرداخت کرده اند. اما هیچکس  مجبور نشده و مجبور نیست که از استاد عزیزمان دفاع کند. همانطور که تا امروز هم تعداد زیادی از شاگردان و دوستداران استاد پای خود را از این کربلای روز کنار کشیده اند و فقط ایستاده اند ببینند چه میخواهد رخ دهد. همۀ اساتید و همۀ آموزشگاه ها پول می گیرند. اگر نگیرند مخارج زندگی خود را چگونه تأمین می کنند. در غیر اینصورت باید دید به کجا وابستگی دارند و چه کسانی در پشت پرده آنها را حمایت مالی می کنند. هزینه زندگی یا حتی هزینه هایی که خود آموزش ها بوجود می آورد از آسمان به زمین نمی ریزد بلکه با همان مبالغ کمی که ما پرداخت کرده ایم رفع می شود. یادمان باشد که یکی از آموزه های استاد کار زمینی قانون زمینی است. من دوباره شما را ارجاع می دهم به فرمایشات استاد معظم، ایشان فرمودند:
« همه آموزش ها در همه جاي دنيا محتاج صرف هزينه است. فضاي آموزشي ،امكانات آموزشي هزينه مي خواهد. اگر قرار باشد همه اين ها متعلق به مجموعه فرهنگي باشد، هزينه سرسام آوري مي خواهد. همچنین در صورت رايگان بودن هجوم افراد غير قابل كنترل مي شود. افرادي كه براي كنجكاوي یا به عنوان مستمع آزاد یا به منظورهاي مختلف مي آيند  ، امكان آموزش و رويارويي و مواجهه ی دانشجو ومدرس را از بین می برد.  اين یک اشكال عمده است كه بايد فيلتر ايجاد شود و فقط خريدار این مطالب راه پیدا کند . تمايل ما این بوده و هست که این مطاع فرهنگي را به خريدارش عرضه كنيم . درحالی که سياهي لشكر مانع این عرضه می شود. نکته ی دیگر این که وقتی يك امكان آموزشي رايگان دراختيار افراد قرار داده شود ، همه كساني كه از آن امكانات استفاده مي كنند ونیز كساني كه از دور به مساله نگاه مي كنند فوراً به ذهنشان مي آيد كه بودجه اين آموزش ازكجا تأمين مي شود . بلافاصله هم به ذهن شان  خطور می کند که باید هزینه ی آن از خارج  كشور تأمين شود و هزاران فكر ديگري كه همه فكرها ،فكرهاي خطرناك وغلطي است. همه لازم است بدانند براي ياد گرفتن بايد طالب باشند و هزينه صرف كنند . در این صورت مي توان ملاكي داشت كه كساني كه آمده اندوعلاقمند هستند در واقع طالب واقعي بودند يا خير. با توجه به اين كه این افراد صرف شهريه كردند معلوم مي شود كه طالب بودند وعلي رغم اين كه صرف هزينه كردند طرفداري مي كنند وطرفداري شان ، طرفداري آگاهانه است.»
مصاحبه کننده : بعضی از دوستان و همراهان می گویند ما باید دفاع خود را روی آموزه های استاد متمرکز کنیم. بعضی از دوستان هم می گویند باید روی خود استاد متمرکز کنیم و در درجۀ دوم روی آموخته ها نظر شما چیست؟
تمامیت علم و مجامع علمی از یک نظریۀ علمی  پشتیبانی می کنند. علم به دلیل فطرت و ذاتی که دارد از خودش دفاع می کند. دانشمندان و محققان دنیا هم ازعلم دفاع می کنند و به همین دلیل ما باید تمرکز اصلی را به دفاع از استاد عزیزمان اختصاص دهیم. حکم شرافت، معرفت، وفاداری و قدرشناسی ایجاب می کند اول از معلم خود دفاع کنیم.
مصاحبه کننده : اما خانم شادی رصدی وکیل استاد، استاد را چند بار ملاقات کرده است و به نقل از استاد اکیداً سفارش کرده است که سکوت کرده وهیچ فعالیتی نکنیم.
این یک برخورد خام است به قول معروف عقل خودمان را قاضی کنیم. استاد نازنین مان در بند سربازان گمنام دجّال اند. غیر از این حرف چه می توانند بگویند. اگر غیر از این سخن می گفتند، آیاحتی تا این اندازه اجازۀ ملاقات به ایشان می دادند که همین یک جمله را بگویند؟ اگر خانم رصدی می گفت استاد غیر از این حرفی زده من شخصاً مشکوک می شدم که ملاقاتی صورت گرفته باشد. ما باید از این همه درس های ماندگار و عبرت گیر بیاموزیم. خیلی از مبارزان و مجاهدان بزرگ وقتی در زندان بوده اند رفتاری مشابه استاد عزیزمان داشته اند. ما نباید هر چیزی که به نفع خودمان  و بر وفق مرادمان بود انتخاب کنیم. درواقع این گزینه که ما هیچ کاری نکنیم درخواستی است که نظام جمهوری اسلامی از همۀ زندانیان سیاسی و خانواده ها و دوستان آنها دارد درخواستی است که  خواستۀ همان فسادگران و متجاوزانِ به پسران و دختران مسلمان ایرانی از خانواده های قربانیانشان است. این درخواستی است که مقبول همۀ شیاطین  جنایتکار و شکنجه گر است و آرزو می کنند بتوانند فارغ از جنجال و بدون اعمال فشارهای داخلی و خارجی بدون اطلاع رسانه ها و مراکز حقوق بشر با تمام قوا به سرکوب کردن قربانیانشان بپردازند و اتفاقاً این خواسته ای است که همۀ وکلای بین المللی، همۀ کشورهای آزاد، رسانه ها و مراکز مدافع حقوق بشر از ما و دیگران دارند و به خانواده ها اصرار دارند که آن را قبول نکنید چون اگر قبول کنید به خود و عزیزانتان خیانت کرده اید و دست معاندان را باز گذاشته اید تا با این ترفندها و شرارت ها هر کاری که می خواهند با شما و خانواده هایتان بکنند.
مصاحبه کننده : پس به توصیه موکد وکیل استاد مبنی برسکوت و انفعال گوش ندهیم؟
صد البته که گوش می دهیم. یک ماه گوش می دهیم بعد منتظر می ایستیم که ببینیم چه رخ می دهد. اگر وضعیت استاد بهتر شد با شوق وذوق بیشتری گوش می دهیم. اگر راه حل همۀ گرفتاری ها این اندازه آسان باشد که می گویند معجزه. چه کسی آرزوی تجربه معجزه را ندارد؟ ولی اگر یک ماه سپری شد و گوش دادیم و فهمیدیم که هیچ مسئله ای کم نشد بلکه همه چیز غامض تر شد و مسائل چند برابر شد و فهمیدیم در همۀ این ماهها بهترین فرصت های فعالیت را از ما گرفتند و فهمیدیم که در همۀ ماههایی که رفته ما مطابق توصیه شکنجه گران و معاندان رفتار کرده ایم، اگر به این فکر رسیدیم که کار از کار گذشته و آنها با فراغ خیال چند ماه وقت داشتند که استاد و دوستانمان را تحت هر گونه فشاری قرار دهند و هر ضربۀ مهلکی که می خواستند بزنند زدند آن وقت باید چه کنیم؟ آن روز چه کسی مسئولیت همۀ  شکست ها و ضربه های جبران ناپذیر را قبول می کند. از خانم رصدی به حکم و اقتضای کار وکالت جز این هم توقع نداریم که از ما بخواهد سکوت کرده و هیچ کاری نکنیم ولی راه حل وکالت یکی از صد و ده راه حل پیش روی ما بوده که تا امروز هیچ گونه بازخورد مثبتی نداشته است. ما حداکثر پنج درصد به موثر و مثبت بودن کار وکیل اعتقاد داریم. این امر به شایستگی وکیل محترم استاد هیچ ارتباطی ندارد چون شایسته ترین وکلا هم در ایران امروز در حبس های سنگین به سر می برند. این موضوع به نیرنگ بازی، بی اخلاقی، بی تعهدی و ناشایستگی حکومت مطلقه ولایت فقیه مربوط می شود که هیچ چیز به اندازۀ قانون و عدالت در آن بی ارزش نیست. وکیل جناب آقای بروجردی به خانواده و نزدیکان ایشان توصیه می کردند کاری نکنید. همه هم گوش کردند در نتیجه آقای بروجردی به ده سال زندان محکوم شد. به خانواده های زندانیان سیاسی توصیه کردند جنجال رسانه ای نکنند مصاحبه نکنند و امروز می بینیم همۀ آن زندانیان در زندان هستند. پنج سال، ده سال، پانزده سال و حتی بیست سال زندان بریده اند. بدون استثناء از وکلای متهمان اعدام شدۀ سیاسی که بی گناهی آنها بر همگان افشا بود هم همین درخواست را می کردند ولی چه شد؟ بعد فرصت از دست رفت و همۀ آن متهمان اعدام شدند بعد هم نوبت  به خود آن وکلاء رسید  و امروز اکثریت قاطع آنها در زندان هستند.
مصاحبه کننده : چه راه حلهایی برای  حمایت از استاد وجود دارد؟
برای این منظور 110گزینه داریم. عدد 110 راه به دلیل مقدس بودن و ارتباط آن با حضرت علی (ع) انتخاب کردیم.
گزینۀ اول ما یاد گرفتن از دیگران است. بررسی نحوۀ رویارویی گروه های دیگری که تجربه های مشابه ما را داشته اند و الهام گرفتن از آنها مهمترین قدم است. موج سبز چگونه از خود دفاع کرد؟ دراویش چگونه از خود دفاع کردند؟ کانون مدافعان حقوق بشر چگونه از خود دفاع کردند؟ ال یاسین و شاگردان ایلیا چگونه از استادشان حمایت کردند؟ نحوۀ دفاع دانشجویان چگونه بوده؟ خوشبختانه ما مفصلاً روی این مبحث کار کردیم و کلیۀ روش هایی را که گمان بردیم موثر واقع می شوند فهرست کردیم و از آن زمان تا امروز آن آموزه ها را آزموده ایم. چند ماهی هم هست که مشغول بررسی شیوه های آزادی خواهان مصر، سوریه، یمن، لیبی و بحرین هستیم. روش مبارزان قبل از انقلاب و مبارزه های سال 1360 را هم بررسی کرده ایم.
گزینۀ دوم 1 + است که احتیاج به توضیح ندارد.
گزینۀ سوم -استاد نیاز به یک وکیل قانونی داشتند که دارند. اما نباید به فراموشی بسپاریم که تعداد زیادی از متهمانی که وکلای شناخت شده ای هم داشته اند به حبس های سنگین ده ساله و پانزده ساله و بیست ساله رفته اند و عده ای از آنها اعدام شده اند. عدۀ زیادی از وکلا هم که امروز در زندان هستند و حکم های سنگین گرفته اند. نهادامنیتی آرزومند است که کسی کاری نکند و فقط با یک وکیل مواجهه باشند و به مانند همۀ تجربه هایی که در این سالها داشته اند هر روز یک بازی و ترفند جدید در بیاورند و پاسخگو هم نباشند. نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ ارزشی برای وکلا و وکالت و حقوق و عدالت قائل نیست. اگر در کشور آلمان بودیم  غیر از وکیل احتیاجی به اقدام اضافه ای نداشتیم. اما در ایران همۀ اعضای کانون مدافعان حقوق بشر که همه وکلای  سرشناسی بودند به زندان رفتند. امروز هم خانم شیرین عبادی برندۀ جایزۀ صلح نوبل در پیگرد هستند و معاون ایشان و نفر دوم کانون وکلای مدافع حقوق بشر خانم ستوده و آقای سیف زاده  هر کدام به یازده سال زندان محکوم  شدند. فراموش نکنیم که این ها وکلایی هستند که  شهرت جهانی دارند و رسانه ها وکلیت جامعه جهانی و افکار عمومی از آنها حمایت می کنند. باید منصفانه بنگریم خانم رصدی چه کاری ممکن است برای آزادی استاد بتواند بکند. اگر مسئولان امنیتی بخواهند به روش همیشگی خود کار کنند ایشان را  هم به زندان می برند. وکیل دراویش را زندانی کردند. وکلای دانشجویان هم به زندان رفتند. وکلای موج سبز نیزالان در زندان هستند. راه حل اقدامات وکیل موردی نیست که ما بتوانیم تنها بر آن تکیه بزنیم. اگر بیست گزینه داشته باشیم فقط یکی از آنها وکیل است. ما همۀ گزینه ها را روی میز گذاشته ایم.
گزینۀ چهارم ما مقابله به مثل با رهبری و بیت رهبری است. چون ما اطلاعات کاملاً موثقی داریم که همۀ مسائلی که برای استاد ما بنیانگذار عرفان کیهانی و بلکه برای همۀ افراد بزرگوار و مردان بزرگ این سرزمین بوجود می آید از زاویۀ بیت رهبری و شخص رهبر است. در نظام جمهوری اسلامی ایران بدون ارادۀ رهبری هیچ  چیزی رخ نمی دهد. حکومت اسلامی مساوی است با یک نفر و خانوادۀ او  همچون همۀ حکومتهای دیکتاتوری عالم.
گزینۀ پنجم کمپین یک میلیون امضاء است و امیدواریم از این راه بتوانیم شرایط حضور مقامات بین المللی و سازمان ملل را در پروندۀ استاد فراهم کنیم.
گزینۀ ششم ما الگوی مخملباف است. ساختن فیلم های کوتاهی با الهام از جناب دکتر مخملباف یا سایر نخبگان فیلم سازی سیاسی و مرکز همۀ فیلم ها بیت رهبری، آقای خامنه ای و پسران دیکتاتور است.
گزینۀ هفتم ما انتشاراعتبارات و پشتوانه های علمی استاد و همراه کردن دانشگاهها و مراکز علمی مختلف به حمایت از ایشان است.
گزینۀ هشتم طرح نظریه های علمی استاد در مجامع مختلف دانشگاهی و بین المللی است تا بدین ترتیب اصحاب علم هر چه بیشتر با مظلومیت این دانشمند وعارف بزرگ ایرانی آشنا شوند.
گزینۀ نهم ما همکاری و تبادل نظر با رهبران موج سبز و مراکز حقوق بشر و آزادی خواهی است.
گزینۀ دهم جلب توجه جهانی و نهادهای بین المللی بر جاسوسی ولی فقیه و بیت رهبری در زندگی ایرانیان است. شبکۀ شنود و تصویربرداری خامنه ای همانگونه که آقای حمیدیان کارشناس ارشد امنیتی اخیراً در ادیان نیوز هم فاش کرده است همۀ ایران را فرا گرفته است و برماست که همۀ جهان را با این فاجعه آشنا کنیم. همۀ زندانیان سیاسی قربانی فیلم های دروغ و تحت شکنجه ای هستند که با کار فرمایی بیت رهبری و با دستور مستقیم آقای خامنه ای تهیه می شود. فیلمی هم که از استاد عزیز ما تهیه کرده اند همین همسویی را دارد.
گزینۀ یازدهم توضیح مفصل و اثبات شدۀ فساد و جنایات و ظلم های خانوادۀ رهبری و شخص او به همۀ مردم ایران و دنیا و به همۀ مراکز ذیربط است.
گزینۀ دوازدهم  آشکار ساختن ماهیت اطلاعات سپاه و ضربه های  اساسی بر آنها است.
گزینۀ سیزدهم دعوت به همبستگی از همۀ مخالفان و قربانیان نظام ولایت فقیه است. اتحاد ما با جریانهای دیگر، قدرت دفاع از استاد را چند برابر می کند.
گزینۀ چهاردهم ما طرح شکایت از دیکتاتور خامنه ای، مجتبی خامنه ای و سایر پسران خامنه ای به دلیل ارتکاب انواع جنایات در زندگی مردم است که کمترین آن شکنجه و تفتیش عقاید است.
گزینۀ 15 نوشتن چهل عنوان کتاب در بارۀ خامنه ای و پسرانش و بیت رهبری است اما چون این کار از اردیبهشت سال1389 آغاز شد در حال حاضر این آثار تکمیل شده و مشغول انتشار آن هستیم.
گزینۀ 16 اثبات و نشان دادن جزئیات شباهت و همانندی خامنه ای با بن علی، صدام، استالین، ملا محمدعمر، قذافی، مبارک، علی عبدا... صالح و باقی  دیکتاتورها است. ما این کار را به وسیلۀ کتابهای شبیه سازی دیکتاتور به اجرا رسانده ایم و در ماه های گذشته در مرحلۀ پخش و رساندن آنها بوده ایم.
گزینۀ 17 ما توجیه کردن مجتهدین و علما است تا بدانند که با چه  شیطنت ها و حقه های کثیفی از طرف بیت رهبری و نهاد امنیتی تحت فرمان آن رو به رو هستند.
گزینۀ 18 افشای دروغ ها و خیانت های خامنه ای با خط دهی به  محتوای فیلم های مختلفی است که اینترنت مملو از آن است.
گزینه نوزدهم: ما تصاویر خامنه ای  وفرزندان او و پلاکارتها و بنرهای مرتبط با ولایت کذاب فقیه را در آتش می سوزانیم. این جهنم کوچک را به تصویر می کشیم و فیلم آن را به مراکزی که در نظر گرفته شده  ارسال می کنیم یا از طریق اینترنت در دسترس رسانه ها و مردم قرار می دهیم.
گزینۀ بیستم یاری خواستن از مجتهدین و علما و رهبران دنیای اسلام است تا ما را در مقابل ظلم ها و بی عدالتی های این دیکتاتور و دیکتاتور زاده ها یاری دهند.
گزینه بیست و یکم: ما از توان بالقوه خوب رهروان و دوستداران استاد که درخارج از کشور زندگی می کنند بهره ها برده ایم و بهره ها می بریم. دوستان باید در اقداماتی عملی مانند شکایت از خامنه ای وپسرانش و بیت رهبری مشارکت نمایند. شکایت علیه خامنه ای وخانوادۀ او در ارتباط با تخلفاتی مانند جنایت علیه بشریت و صدمه و آزار اقلیت های مذهبی و دوستداران عرفان است. اهمیت شکایت ها بستگی به تعداد آنها و تعداد نهادها ودستگاه های بین المللی دارد که شکایت خود را به ثبت وضبط می رسانیم هرکس در هر شهر و کشور اقامت خود باید این اقدام را بکند وقتی 100 یا 500 یا 1000 شکایت از سراسر دنیا علیه خامنه ای وخانوادۀ او  فراهم شد و رسانه های جمعی و بین المللی هر روز خبری دربارۀ  یک شکایت جدید منتشر کردند  وحدت آرای جهانی و اتحاد بین المللی در راستای محکومیت خامنه ای حاصل می شود.
گزینۀ بيست و دوم ما شعار ساختن است. ما برای همۀ کسانی که نقشی در برنامه های برخورد با استاد داشته اند شعار می سازیم. در درجۀ اول هم برای دیکتاتور و دیکتاتورزاده ها و عاملان دیکتاتور شعار می سازیم. امروز هم بیشتر از سی مورد شعار ساخته ایم و قسمتهایی را هم روانۀ اینترنت و شهر و افکار عمومی کرده ایم[1]
گزینۀ بیست و سوم تهیۀ شهادت نامه هایی است که از مدتها قبل آغاز شده است.
گزینه بیست و چهارم  توصیه ودرخواست استاد عزیزما در زمان آزادی این بود که مدیریت بحران را برای مقابله یاد بگیریم و از شمشیر آگاهی استفاده کنیم بنابراین ما سعی کرده ایم که بی سر وصدا و بدون جلب توجه، نسلی از رهبران مبارزه را تربیت کنیم و برنامه ها و انبارهای پشتیبانی را هم تکثیر کنیم تا اگر به هر علتی یکی از رهبران مبارزه یا یکی از انبارها و مولدها دچار یورش یا مشکل شد جریان دفاع ومبارزه به کار خود ادامه دهد. به فرمودۀ استاد:
«هیچ مشکلی با بازی­های احساسی حل و فصل نمی­شود. با مدیریت بحران است که انسان می­تواند در مبارزه­ای وارد شود و آن را به ثمر برساند. کسی که با دیدن ظلم به سر و صورت خودش می­زند و داد و فغان سر می­دهد، مشکلی را حل نمی­کند و آشفتگی احساسی او به درد کسی نمی­خورد. ما باید تسلط داشته باشیم و ببینیم در کوتاهترین زمان چه کاری می­توانیم انجام بدهیم. آشفتگی احساسی باعث میشود نتوانیم از عقلمان استفاده کنیم و به کسی کمکی برسانیم.
بنابراین وقتی داریم راجع به عملکرد و واکنش درباره چیزی صحبت می کنیم، نباید با واژه­ها بازی کنیم تا درست و غلط را معلوم کنیم. در عمل، غم و غصه کاربرد ندارد. در طول تاریخ خیلی­ها به دلیل ظلم گریه کرده­اند؛ اما با گریه کاری در زمینه ظلم ستیزی انجام نداده­اند. تازه در اثر غصه بیمار شده­اند که این ظلم ثانویه است. احساسی که انگیزه اقدام علیه ظلم می­شود، احساس انسانیت است که در درون ما نهفته است. انسان این میل به ظلم ستیزی و حق طلبی را در خودش دارد. منافع بعضی افراد ایجاب می­کند روی آن پا بگذارند؛ اما بعضی­ها هم به آن اجازه شکوفایی میدهند.»
                              
عمار یاسر با همکاری مالک اشتر
از هم رزمان سلمان فارسی

تا استاد در زندان است                  
یزید موشک باران است
http://msabziran.blogspot.com/


[1] 1- طاهری طاهری،   محی الدین ثانی است      2- طاهری طاهری    انتقام تو با ماست      3-  دشمنیِ با طاهری   دشمنی با عرفان است       4 - طاهری گنج ما    خامنه ای رنج ما        5- طاهری زنده است    خامنه ای مرده است       6-  طاهری طاهری    عارف ایران زمین      7-  نتیجۀ هجوم به استاد ما     هجوم ما به مرکز ملاها      8-  حوزۀ علمیه قم لانه مفسدان است       طاهری معظم امید مصلحان است          9-  شناختن خامنه ای آسان است     او فرعون و او صدام و او یزید زمان است         10-  سیمای صدام علی     پر از اخبار جعلی       11- مردم مصر مبارک رد کردن     مردم ایران هنوزم نشستن        12- مردم تونس تونستند    چرا ما نتونستیم؟              13-خامنه ای نا حق است    دشمن او برحق است       14-  خامنه ای جانی است      دشمن ایرانی است         15-   خامنه ای دروغ است       پرچمدار دروغ است        16- خامنه ای مدعیست:      من نایبم شکی نیست               17- ما خسته ایم از اسلام سیاسی      ما بیزاریم از آیین جاسوسی        18- خامنه ای مبارک بعدی است       19 -حکومت فرقه ای ولایت      اساس آن جنایت و خباثت           20- ولی فقیه خونخوار     رئیس حزب خونخوار       21- مرگ بر ملا علی خوناشام 22- خامنه ای دجال است    منافق وجعال است